اهل - به فتح الف (مفرداتنهجالبلاغه)اهل (به فتح الف) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای خانواده و خاندان میباشد که در بیان حضرت علی (علیهالسلام) در موارد گوناگونی بکار رفته است. ۱ - مفهومشناسیاهل (به فتح الف) به معنای خانواده و خاندان میباشد. چنانکه راغب در مفردات آورده است: «اهل الرجل» که در اصل کسانی هستند که با او در یک خانه زندگی میکنند، بعد به طور مجاز به کسانی که او و آنها را یک نسب جمع میکند، اهل بیت آن مرد گفتهاند. در قاموس گوید: «اهل رجل، عشیره و اقربای اوست.»، «اهل الامر: والیان امر هستند.» اهل خانه، ساکنان آن است؛ اهل مذهب، معتقدین به آن هستند. ۲ - کاربردهااین لفظ در «نهج البلاغه» به این معانی و در موارد متعددی آمده است. مانند: اهل الدنیا، اهل الشام، اهل العراق ، اهل الدین ، اهل مصر، اهل الجهل، اهل البغی، اهل البصائر، اهل الکوفه، اهل الاسلام و ... ۲.۱ - خطاب به قبرستان کوفهآن حضرت به وقت برگشتن از صفین خطاب به گورستان کوفه فرموده است: «یا اهل الدیار الموحشة و المحالّ المقفرة و القبور المظلمة، یا اهل التربة یا اهل الغربة یا اهل الوحدة یا اهل الوحشة، انتم لنا فرط سابق و نحن لکم تبع لاحق ...» این لفظ حدود دویست و چهل و چهار بار در «نهج البلاغه» بکار رفته است که از میان آنها به دو محل اشاره میشود: ۱ـ یکی «سیّدا شباب اهل الجنّة» درباره حسنین (علیهماالسلام). ۲ـ دیگری کلمه «اهل البیت (علیهمالسّلام)» است. ۲.۲ - نامه به معاویهامام (صلواتاللهعلیه) با بکارگیری از همین کلمه خطاب به معاویه مینویسد: «و منّا النبّی و منکم المکذّب و منّا اسد الله و منکم اسد الاحلاف و منّا سیّدا شباب اهل الجنة و منکم صبیة النار» لقب «سیّدا شباب اهل الجنّة» لقب متواتری است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به حسینن (علیهماالسّلام) داده است. ۳ - پانویس۴ - منبع• قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «اهل»، ص۹۲. |